دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر

دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر توسط گروه مکاتب ترجمه شده است . این کتاب ثبت اثر شده و دارای کد شامد می باشد.هر گونه کپی برداری از تمام و یا قسمتی از محصول و انتشار غیر قانونی آن توسط افراد سودجو، بدون تذکر قبلی، پیگرد قانونی در پی خواهد داشت.

دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی

کاربران گرامی،محصول مورد نظر شامل کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی با کیفیت بسیار بالا می باشد که با فرمت پی دی اف به زبان فارسی در حجم 306 صفحه با کیفیت عالی در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.در صورت تمایل می توانید این محصول را از سایت خریداری و دانلود نمائید

 

 

 

 

 

ترک عادت‌های بد و روی آوردن به عادت‌های خوب یک فرآیند چالش‌برانگیز است که نیاز به تصمیم قوی، پیگیری مستمر، و تغییر در رفتارهای روزانه دارد. در زیر، توضیحاتی در مورد این دو فرآیند آورده شده است:

ترک عادت‌های بد:

1. **تشخیص عادت‌های بد:**
– شروع با شناخت عادت‌های بدی که قصد دارید ترک کنید. این شناخت اولیه اولین گام در مسیر تغییر است.

2. **تعیین دلایل:**
– بررسی دلایلی که باعث ایجاد و حفظ عادت بد شده‌اند. این شناخت کمک می‌کند تا درک بهتری از مسائل اصلی کسب کرده و برای حل آن‌ها بپردازید.

3. **تعیین هدف:**
– مشخص کردن هدف‌های واقعی و قابل اندازه‌گیر برای ترک عادت. این هدف‌ها باید محدود، قابل اندازه‌گیری، و قابل دستیابی باشند.

4. **استفاده از روش‌های کمکی:**
– استفاده از روش‌های مختلف برای کمک به ترک عادت، از جمله مشاوره، حمایت اجتماعی، یا استفاده از روش‌های جایگزین.

5. **پیگیری و مدیریت استرس:**
– پیگیری مستمر از پیشرفت‌ها و مدیریت استرس به منظور جلوگیری از بازگشت به عادت قدیمی.

روی آوردن به عادت‌های خوب:

1. **انتخاب عادت‌های مفید:**
– انتخاب عادت‌هایی که به بهبود فیزیکی، روانی یا اجتماعی کمک می‌کنند. این عادت‌ها باید با اهداف شخصیتان همخوانی داشته باشند.

2. **تعیین یک برنامه عمل:**
– تعیین یک برنامه کنکاش برای روی آوردن به عادت جدید. این برنامه باید مراحل مختلف تغییر را شامل شود و از مراحل کوچک به مراحل بزرگتر پیش برود.

3. **استفاده از تکنیک‌های تقویت مثبت:**
– استفاده از تکنیک‌های مثبتی مانند تصویرسازی موفقیت، تثبیت اعتماد به نفس، و اعمال تشویق به خود.

4. **افزایش تدریجی:**
– ترجیحاً تغییرات را به صورت تدریجی ایجاد کنید تا به تدریج به عادت جدید عادت کنید.

5. **تعهد و پیگیری:**
– تعهد به تغییر و پیگیری مداوم در مسیر تغییر به عنوان یک عادت مثبت.

در هر دو مرحله، اهمیت پشتیبانی از خود، صبر، و ایجاد انگیزه مداوم بسیار زیاد است.

پیشرفت واقعا چه شکلی است

تصور کنید که یک تکه یخ روی میز روبروی شما قرار دارد. اتاق سرد است و شما می توانید بخار نفس خود را ببینید. در حال حاضر دمای اتاق منفی ۴ درجه است. به آرامی اتاق شروع به گرم شدن می کند.

منفی ۳ درجه.

منفی ۲ درجه.

تکه یخ هنوز روی میز روبروی شما است.

منفی۱درجه

صفر

هنوز، هیچ اتفاقی نیفتاده.

دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر

سپس دما به ۱ درجه می رسد. یخ شروع به آب دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  می کند. تغییر یک درجه ای که ظاهراً تفاوتی با افزایش دما قبل از آن ندارد، قفل یک تغییر بزرگ را باز کرده است.

لحظات رسیدن به موفقیت اغلب نتیجه اقدامات قبلی بسیاری است که پتانسیل لازم برای ایجاد یک تغییر بزرگ را ایجاد می کند. این الگو در همه جا خود را نشان می دهد. سرطان ۸۰ درصد از عمر خود را مخفی سپری می کند، بعد در عرض چند ماه بدن را درگیر می کند. بامبو در پنج سال اول به ندرت دیده می‌شود، زیرا در طول این زمان سیستم‌های ریشه‌ای گسترده‌ را در زیر زمین ایجاد می‌کند و بعد از شش هفته  در اسمان قد میکشد.

به طور مشابه، عادت ها نیز تفاوتی ندارند ،تا زمانی که از یک حد مشخصی عبور نکنید و سطح جدیدی از عملکرد را باز کنید. در مراحل اولیه و میانی بعد ازهر تلاش، اغلب دره ناامیدی وجود دارد. شما انتظار دارید که به صورت خطی پیشرفت کنید و این ناامید کننده است که چگونه تغییرات می تواند در طول روزها، هفته های اول بی ثمر به نظر برسد.

انگارقرار نیست به جایی برسید. این مشخصه هر فرآیند ترکیبی است: قدرتمندترین نتایج با تعویق ظاهر می شود.

این یکی از دلایل اصلی است که باعث می‌شود ایجاد عادت‌های ماندگار آنقدر سخت باشد. مردم چند تغییر کوچک ایجاد می کنند، نمی توانند نتیجه ملموسی را ببینند و تصمیم می گیرند که دیگر ادامه ندهید. شما فکر می کنید، “من یک ماه است که هر روز می دوم، پس چرا هیچ تغییری در بدنم نمی بینم؟” به محض اینکه این نوع تفکر غلبه کرد، به راحتی می توان اجازه داد که عادت های خوب از بین بروند. اما برای ایجاد تفاوت معنادار، عادتها باید به اندازه کافی ادامه داشته باشند تا از این قله عبور کنند – چیزی که من آن را قله  پتانسیل نهفته می نامم .

اگر برای ایجاد یک عادت خوب یا ترک عادت بد در تلاش هستید، به این دلیل نیست که توانایی خود را برای بهبود از دست داده اید. اغلب به این دلیل است که شما هنوز ازقله ی پتانسیل نهفته عبور نکرده اید. شکایت از دست نیافتن به موفقیت علیرغم  تلاش زیاد مانند شکایت از ذوب نشدن یخ است وقتی آن را ازمنفی ۴ تا صفر درجه  گرم کردید. کار شما هدر نمی رود. فقط در حال ذخیره شدن است. نتیجه فقط در یک نقطه یعنی ۱ درجه معلوم می شود.

وقتی بالاخره از قله ی پتانسیل نهفته عبور کنید، مردم آن را موفقیت یک شبه می نامند. دنیای بیرون فقط رویداد نهایی را می بیند نه همه تلاش های قبل از آن. اما می‌دانید که این کاری است که مدت‌ها پیش انجام می دادید – زمانی که به نظر می‌رسید هیچ پیشرفتی نمی کنید – که پرش امروز را ممکن می‌کند.

این معادل انسانی فشار زمین شناسی است. دو صفحه تکتونیکی می‌توانند میلیون‌ها سال روی یکدیگر ساییده شوند، در حالی که تنش به آرامی ایجاد می‌شود. بعد یک روز یک بار دیگربه همدیگر ساییده می شوند، به همان روشی که از قدیم الایام داشتند، اما این بار تنش خیلی زیاد است. زلزله ای فوران می کند. تغییر ممکن است سالها طول بکشد – قبل از اینکه یکباره اتفاق بیفتد.

تسلط روی هر کاری نیاز به صبر دارد. سان آنتونیو اسپرز، یکی از موفق‌ترین تیم‌های تاریخ NBA، نقل قولی از جیکوب ریس، اصلاح‌طلب سابق در رختکن بازیکنان خود نصب کرده: «وقتی به نظر می‌رسد هیچ چیزی به من کمک نمی‌کند، می‌روم و به سنگبری نگاه می‌کنم که سنگش را چکش می‌کند، شاید. صد بار بدون اینکه به اندازه یک ترک در آن ظاهر شود به ضربه زدن ادامه دهد. با این حال، در صد ویکمین ضربه، دو نیم خواهد شد، و من می دانم که این آخرین ضربه نبود که کارساز بود – بلکه تمام ضربات قبلی تاثیر خود را گذاشتند.

قله ی پتانسیل نهفته

شکل ۲: ما اغلب انتظار داریم که پیشرفت خطی باشد. حداقل امیدواریم که سریع پیشرفت کنیم. در واقع، نتایج تلاش‌های ما اغلب با تأخیرظاهر می شود .شاید ماه ها یا سال ها بعد به ارزش واقعی کارهای قبلی که انجام داده ایم پی ببریم. این تاخیر می تواند منجر به “دره ناامیدی” شود که در آن افراد پس از انجام هفته ها یا ماه ها کار سخت بدون هیچ نتیجه ای احساس دلسردی می کنند.  اما ،این کار به هدر نمی رود بلکه ذخیره می شود. تنها کمی دیرتر ارزش کامل تلاش های قبلی آشکار می شود.

همه ی پیشرفت های بزرگ از شروع کوچک می آیند. بذر هر عادتی یک تصمیم کوچک است. اما با تکرار آن تصمیم، یک عادت جوانه می زند و قوی تر می شود. ریشه ها خود را محکم می کنند و شاخه ها رشد دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  می کنند. ترک عادت بد مانند ریشه کن کردن یک بلوط قدرتمند در درونمان و ایجاد یک عادت خوب مانند پرورش یک گل ظریف هر روز در یک سال است.

اما چه چیزی تعیین می کند که ما به اندازه کافی به یک عادت پایبند هستیم که از قله ی پتانسیل نهفته جان سالم به در ببریم و به طرف دیگر نفوذ کنیم؟ چه چیزی باعث می شود برخی افراد به سمت عادت های ناخواسته بروند و بعضی را قادر می سازد از اثرات انباشته شده ی عادت های خوب لذت ببرند؟

اهداف را فراموش کنید، به جای آن بر روی سیستم ها تمرکز کنید

تجربه های پیشین مدعی است که بهترین راه برای رسیدن به آنچه در زندگی می‌خواهیم – هیکل بهتر، ایجاد یک کسب‌وکار موفق، استراحت بیشتر و نگرانی کمتر ، گذراندن زمان بیشتر با دوستان و خانواده-، با تعیین اهداف مشخص عملی است.

من هم بعد از سال ها اینگونه به عادت‌هایم نزدیک شدم. در ابتدا هر کدام هدفی بود که باید به آن میرسیدم. من برای نمراتی که می‌خواستم در مدرسه کسب کنم، وزنه‌هایی که می‌خواستم در ورزشگاه بلند کنم، سودهایی که می‌خواستم در تجارت کسب کنم، اهداف تعیین کردم. در چند مورد موفق بودم، اما در بسیاری از آنها شکست خوردم. در نهایت، متوجه شدم که نتایج من ارتباط بسیار کمی با اهدافی که تعیین کرده‌ام دارد و تقریباً همه چیز مربوط به سیستم‌هایی است که دنبال می‌کنم.

تفاوت بین سیستم ها و اهداف چیست؟ این تمایزی است که من اولین بار از اسکات آدامز، کاریکاتوریست کمیک دیلبرت یاد گرفتم. اهداف مربوط به نتایجی هستند که می خواهید به دست آورید. سیستم ها در مورد فرآیندهایی هستند که منجر به آن نتایج می شوند.

اگر مربی هستید، ممکن است هدف شما قهرمانی باشد. سیستم شما نحوه ی جذب بازیکنان ، مدیریت کمک مربیان خود واجرای تمرین است.

اگر یک کارآفرین هستید، ممکن است هدف شما ایجاد یک کسب و کار میلیون دلاری باشد. سیستم شما نحوه آزمایش ایده های محصول، استخدام کارمندان و اجرای کمپین های بازاریابی است.

اگر نوازنده هستید، شاید هدف شما نواختن یک قطعه جدید باشد. سیستم شما این است که چند بار تمرین می کنید، چگونه میزان های دشوار را شکست می دهید و با آن مقابله می کنید و روش شما برای دریافت بازخورد از مربی خود چگونه است.

حال یک سوال جالب: اگر به طور کامل اهداف خود را نادیده می گرفتید و فقط روی سیستم خود تمرکز می کردید، آیا باز هم موفق می شدید ؟ به عنوان مثال، اگر شما یک مربی بسکتبال بودید و هدف خود را برای قهرمانی نادیده می گرفتید و فقط روی کارهایی که تیم خود در تمرینات روزانه انجام می دهد تمرکز می کردید، آیا باز هم نتیجه می گرفتید؟

هدف در هر ورزشی این است که با بهترین امتیاز کار را به پایان برسانیم، اما مضحک است که کل بازی را با خیره شدن به تابلوی امتیاز سپری کنیم. تنها راه برای پیروزی واقعی این است که هر روز بهتر شوید. به قول بیل والش، برنده سه بار سوپر بول، “امتیاز خودش می آید.” همین امر در مورد سایر زمینه های زندگی نیز صادق است. اگر نتایج بهتری می خواهید، پس هدف گذاری را فراموش کنید. در عوض روی سیستم خود تمرکز کنید.

منظور من از این جمله چیست؟ آیا اهداف کاملاً بی فایده هستند؟ البته که نه. اهداف برای تعیین جهت خوب هستند، اما سیستم ها برای پیشرفت بهترین هستند. تعداد انگشت شماری از مشکلات زمانی به وجود می آیند که شما زمان زیادی را صرف فکر کردن به اهداف خود می کنید و زمان کافی را برای طراحی سیستم خود ندارید.

دانلود رایگان کتاب عادت های اتمی

مشکل شماره 1: برنده ها و بازنده ها اهداف یکسانی دارند.

هدف گذاری از یک نوع تمایل نادرست به بقا سر چشمه می گیرد. دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  ما روی افرادی تمرکز می‌کنیم که در نهایت برنده می‌شوند – بقایافته ها – و به اشتباه تصور می‌کنیم که اهداف بلندپروازانه منجر به موفقیت آنها شده است در حالی که از همه افرادی که هدف یکسانی با انها داشتند اما موفق نشدند چشم پوشی می‌کنیم.

هرشرکت کننده ی المپیکی دوست دارد مدال طلا بگیرد. هر نامزد انتخاباتی می‌خواهد انتخاب شود. و اگر افراد موفق و ناموفق اهداف یکسانی داشته باشند، هدف نمی تواند چیزی باشد که برنده ها را از بازنده ها متمایز می کند. این هدف قهرمانی در تور دو فرانس نبود که دوچرخه سواران بریتانیایی را به قله این ورزش سوق داد. احتمالاً، آنها می‌خواستند هر سال پیش از این مسابقه را برنده شوند – درست مانند هر تیم حرفه‌ای دیگر. هدف همیشه وجود داشت. تنها زمانی که آنها سیستمی از پیشرفت‌های کوچک مداوم را پیاده‌سازی کردند، به نتیجه متفاوتی دست یافتند.

مشکل شماره 2: دستیابی به یک هدف تنها یک تغییر لحظه ای است.

تصور کنید یک اتاق نامرتب دارید و برای تمیز کردن آن هدف تعیین کرده اید.

اگر انرژی را برای مرتب کردن وسایل خود دارید، در حال حاضر یک اتاق تمیز خواهید داشت. دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر  اما اگر همان عادات بی نظمی را حفظ کنید که قبلا به یک اتاق درهم و برهم منجر شده بود، به زودی اتاقتان مثل قبل خواهد شد و دوباره برای تمیز کردنش باید اراده کنید. شما سیستم پشت آن را تغییر نداده اید تنها به دنبال نتیجه هستید.در واقع شما یک مشکل را بدون توجه به علت درمان کردید.

دستیابی به هدف زندگی شما را فقط برای یک لحظه تغییر می دهد . این چیزی غیرمعمول در باره ی بهبود است. ما فکر می کنیم باید نتایج خود را تغییر دهیم، اما نتیجه مشکل نیست. آنچه ما واقعاً باید تغییر دهیم، سیستم هایی است که باعث این نتایج می شوند. وقتی مشکلات را در سطح نتایج حل می کنید، آنها را فقط به طور موقت حل می کنید. به منظور بهبود برای همیشه، شما باید مشکلات را در سطح سیستم حل کنید. ورودی ها را درست کنید و خروجی ها خودشان درست می شوند.

مشکل شماره 3: اهداف رضایتمندی شما را محدود می کنند.

فرض ضمنی پشت هر هدفی این است: “وقتی به هدفم رسیدم، خوشحال خواهم شد.” مشکل ذهنیت هدف دار این است که شما دائماً شادی را به نقطه عطف بعدی موکول می کنید. من بارها در این تله افتاده ام که شمارش را در دست ندارم. برای سالها، شادی همیشه چیزی بود که آینده من از آن لذت می برد. به خودم قول دادم که وقتی بیست پوند عضله اضافه کردم یا بعد از اینکه کسب و کارم در نیویورک تایمز منتشر شد، بالاخره می‌توانم آرامش داشته باشم.

علاوه بر این، اهداف یک تعارض «یا-یا» ایجاد می کنند: یا به هدف خود می رسید و موفق هستید یا شکست می خورید و ناامید می شوید. شما از نظر ذهنی خود را در یک نسخه باریک از خوشبختی قرار می دهید. این نادرست است. بعید است که مسیر واقعی شما در زندگی با سفری که در هنگام حرکت در ذهن داشتید مطابقت داشته باشد. وقتی راه های موفقیت زیادی وجود دارد، محدود کردن رضایت خود به یک سناریو منطقی نیست.

ذهنیت سیستم دار پادزهر را فراهم می کند. وقتی به جای محصول و نتیجه عاشق فرآیند و مسیرش می شوید، لازم نیست منتظر بمانید تا به خودتان اجازه شاد بودن بدهید. شما می توانید هر زمان که سیستم شما در حال اجرا است راضی باشید. و یک سیستم می تواند در اشکال مختلف موفق باشد، نه فقط آن چیزی که شما از ابتدا تصور می کنید.

مشکل شماره 4: اهداف با پیشرفت بلندمدت در تضاد هستند.

در نهایت، یک ذهنیت هدف گرا می تواند یک اثر “یویو” ایجاد کند. بسیاری از دوندگان ماه ها سخت کار می کنند، اما به محض عبور از خط پایان، تمرین را متوقف می کنند. مسابقه دیگر برای ایجاد انگیزه در آنها وجود ندارد. وقتی تمام تلاش شما بر روی یک هدف خاص متمرکز می شود، پس از رسیدن به آن چه چیزی باقی می ماند که شما را به جلو سوق دهد؟ به همین دلیل است که بسیاری از افراد پس از رسیدن به یک هدف، به عادت های قدیمی خود بر می گردند.

هدف از تعیین اهداف، برنده شدن در بازی است.اما هدف از ساختن سیستم ها ادامه بازی است. تفکرهای بلندمدت ، تفکری بدون هدف می باشد. و قرار نیست به هیچ دستاورد مشخصی برسید. بلکه در مورد چرخه پالایش بی پایان و بهبود پی در پی است. در نهایت، این تعهد شما به فرآیند است که پیشرفت شما را تعیین می کند .

سیستمی از عادات اتمی

اگر در تغییر عادات خود مشکل دارید، مشکل شما نیست. مشکل از سیستم شماست. عادت های بد بارها و بارها تکرار می شوند نه به این دلیل که نمی خواهید تغییر کنید، بلکه به این دلیل که سیستم اشتباهی برای تغییر دارید.

شما به سطح اهدافی که دارید نمی رسید.بلکه به سطح سیستم های خود سقوط می کنید.

تمرکز بر سیستم کلی، به جای یک هدف واحد، یکی از موضوعات اصلی این کتاب است. دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر  همچنین یکی از معانی عمیق‌ پشت کلمه اتمی است. تا به حال، احتمالاً متوجه شده اید که عادت اتمی به یک تغییر کوچک، یک سود نهایی یا یک درصد بهبودی اشاره دارد. اما عادات اتمی فقط یک عادت قدیمی، هر چند کوچک، نیستند. آنها عادات کوچکی هستند که بخشی از یک سیستم بزرگتر هستند. همانطور که اتم ها بلوک های سازنده مولکول ها هستند، عادات اتمی نیز بلوک های سازنده نتایج قابل توجه هستند.

عادت ها مانند اتم های زندگی ما هستند. هر یک واحد اساسی هستند که به بهبود کلی شما کمک می کنند. در ابتدا، این عادات کوچک بی‌اهمیت به نظر می‌رسند، اما به زودی روی هم انباشته می شوند و باعث موفقیت های بزرگی می شوند که به درجه‌ای افزایش می‌یابد که بسیار بیشتر از هزینه سرمایه‌گذاری اولیه آنهاست. آنها هر دو کوچک و قدرتمند هستند. این معنای عبارت عادات اتمی است – یک تمرین یا روال منظم که نه تنها کوچک و آسان است، بلکه منبع قدرت باورنکردنی است. جزء سیستم رشد مرکب.

• عادت ها، باعث منفعت های چندین برابری درونی می شوند. در درازمدت یک درصد بهتر شدن هر روز اهمیت زیادی دارد.
• عادت ها یک شمشیر دو لبه هستند. آنها می توانند به نفع شما یا علیه شما کار کنند، به همین دلیل است که درک جزئیات ضروری می باشد.
• تغییرات کوچک اغلب تا زمانی که از یک آستانه بحرانی عبور نکنید، تفاوتی ایجاد نمی کنند. قوی ترین نتایج هر فرآیند، به مرور ظاهر می شوند باید صبور باشید.
• عادت اتمی یک عادت کوچکی هستند که بخشی از یک سیستم بزرگتر می باشند. همانطور که اتم ها بلوک های سازنده مولکول ها هستند، عادات اتمی نیز بلوک های سازنده نتایج قابل توجه هستند.
• اگر نتایج بهتری می خواهید، پس هدف گذاری را فراموش کنید. در عوض روی سیستم خود تمرکز کنید.
• شما به سطح اهداف خود نمی رسید. شما به سطح سیستم های خود سقوط می کنید.

چگونه عادات شما هویت شما را شکل می دهند (و بالعکس)

آیا تکرار عادات بد بسیار آسان و ایجاد عادت های خوب آنقدر سخت است ؟ چیزهای کمی می توانند تاثیر قوی بر زندگی شما به اندازه بهبود عادات روزانه شما داشته باشند. و با این حال این احتمال وجود دارد که در این زمان سال آینده شما همان کار را انجام دهید تا کاری که دوست داشتید را.

حفظ عادات خوب برای بیش از چند روز، حتی با تلاش خالصانه و گهگاهی انگیزه، اغلب دشوار است. عاداتی مانند ورزش، مدیتیشن، یادداشت روزانه و آشپزی برای یک یا دو روز معقول هستند و سپس به دردسر تبدیل می شوند.

با این حال، هنگامی که عادت های شما ایجاد شد، به نظر می رسد که برای همیشه باقی می مانند – به خصوص عادات ناخواسته علیرغم بهترین نیت ما مانند عادات ناسالم مانند خوردن غذاهای ناسالم، تماشای بیش از حد تلویزیون، به تعویق انداختن کار و سیگار کشیدن می تواند به نظر غیرممکن باشد.

تغییر عادات به دو دلیل چالش برانگیز است: (1) ما سعی می کنیم چیز اشتباهی را تغییر دهیم و (2) ما سعی می کنیم عادات خود را به روشی اشتباه تغییر دهیم. در این فصل به اولین نکته می پردازم. در فصول بعدی به دومی پاسخ خواهیم داد.

اولین اشتباه ما این است که سعی می کنیم چیز اشتباه را تغییر دهیم. برای درک منظور من، در نظر بگیرید که سه سطح وجود دارد که در آن تغییر می تواند رخ دهد. می توانید آنها را مانند لایه های پیاز تصور کنید.

سه لایه تغییر رفتار

شکل 3: سه لایه تغییر رفتار وجود دارد: تغییر در نتایج، تغییر در فرآیندهای شما، یا تغییر در هویت شما.

لایه اول نتایج شما را تغییر می دهد. این سطح به تغییر نتایج شما مربوط می شود: کاهش وزن، انتشار کتاب، برنده شدن در مسابقات قهرمانی. بیشتر اهدافی که تعیین می کنید با این سطح از تغییر مرتبط هستند.

لایه دوم روند شما را تغییر می دهد. این سطح به تغییر عادات و سیستم های شما مربوط می شود: اجرای یک روال جدید در باشگاه، مرتب کردن میز خود برای بهتر کار کردن، توسعه تمرین مراقبه. بیشتر عادت هایی که ایجاد می کنید با این سطح مرتبط هستند.

سومین و عمیق ترین لایه تغییر هویت شماست. این سطح به تغییر باورهای شما مربوط می شود: جهان بینی شما، تصویر شما از خود، قضاوت شما در مورد خود و دیگران. بیشتر باورها، مفروضات و سوگیری هایی که دارید با این سطح مرتبط هستند.

نتایج مربوط به چیزی است که به دست می آورید. فرآیندها مربوط به کاری است که شما انجام می دهید. هویت چیزی است که شما به آن اعتقاد دارید. وقتی صحبت از ایجاد عادات ماندگار می شود – وقتی صحبت از ایجاد سیستمی با 1 درصد پیشرفت می شود – مشکل این نیست که یک سطح از سطح دیگر “بهتر” یا “بدتر” است. همه سطوح تغییر به شیوه خود مفید هستند. مشکل در جهت تغییر است.

بسیاری از مردم فرآیند تغییر عادات خود را با تمرکز بر آنچه می خواهند به دست آورند، آغاز می کنند. این ما را به عادت های مبتنی بر نتیجه سوق می دهد. اما باید به جای آن باید عادت های مبتنی بر هویت ایجاد کنید. با این رویکرد، ما با تمرکز بر اینکه چه کسی می‌خواهیم شویم، شروع می‌کنیم.

عادات مبتنی بر نتیجه

عادات مبتنی بر هویت

شکل 4: با عادات مبتنی بر نتیجه، تمرکز بر چیزی است که می خواهید به آن برسید. با عادات مبتنی بر هویت، تمرکز بر این است که می خواهید چه کسی شوید.

تصور کنید دو نفر در برابر سیگار مقاومت می کنند. وقتی به او پیشنهاد دود می دهند، نفر اول می گوید: «نه ممنون. من سعی می کنم ترک کنم.» پاسخ منطقی به نظر می رسد، اما این فرد همچنان معتقد است که سیگاری است و سعی می کند چیز دیگری باشد. آنها امیدوارند رفتارشان تغییر کند در حالی که همان باورها را دارند.

نفر دوم با گفتن: «نه متشکرم. من سیگاری نیستم.» این یک تفاوت کوچک است، اما این جواب دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر  نشان دهنده تغییر هویت است. سیگار بخشی از زندگی قبلی آنها بود، نه زندگی فعلی آنها. آنها دیگر به عنوان فردی که سیگار می کشد شناخته نمی شوند.

بسیاری از مردم حتی زمانی که قصد پیشرفت دارند، تغییر هویت را در نظر نمی گیرند. آنها فقط فکر می کنند، “من می خواهم لاغر شوم (نتیجه) و اگر به این رژیم پایبند باشم، لاغر می شوم (فرآیند). آنها اهدافی را تعیین می کنند و اقداماتی را که برای دستیابی به آن اهداف انجام می دهند، بدون در نظر گرفتن باورهایی که باعث اعمال آنها می شود. آنها هرگز دیدگاه خود را تغییر نمی دهند و متوجه نمی شوند که هویت قدیمی آنها می تواند برنامه های جدید آنها را برای تغییر خراب کند.

در پس هر سیستمی از اعمال، نظامی از باورها نهفته است. نظام دموکراسی بر باورهایی مانند آزادی، رای اکثریت و برابری اجتماعی بنا شده است. نظام دیکتاتوری مجموعه باورهای بسیار متفاوتی مانند قدرت مطلق و تبعیت شدید را دارد. شما می‌توانید راه‌های زیادی برای جلب رأی بیشتر مردم در یک حکومت دموکراسی تصور کنید، اما چنین تغییر رفتاری هرگز در یک دیکتاتوری به وجود نمی آید. این هویت نظام نیست. رای دادن رفتاری است که تحت مجموعه ای از باورها غیرممکن است.

الگوی مشابهی وجود دارد زمانی که در مورد افراد، سازمان ها یا جوامع صحبت می کنیم. مجموعه ای از باورها و مفروضات وجود دارد که سیستم را شکل می دهد، هویتی در پس عادت ها.

رفتاری که با شخصیتتان همخوانی ندارد ماندگار نخواهد بود. شما دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  ممکن است پول بیشتری بخواهید، اما اگر هویت شما فردی است که به جای خلق کردن پول،بیشتر مصرف می کند، آنگاه به جای کسب درآمد، به سمت خرج کردن کشیده می شوید. ممکن است خواهان سلامتی بهتری باشید، اما اگر راحت طلبی را به جای اقدام کردن در اولویت قرار دهید، به جای تمرین و ورزش به طرف خوش گذرانی کشیده می شوید. اگر هرگز باورهای اساسی که منجر به رفتار گذشته شما شده است را تغییر ندهید، تغییر عادت ها سخت است. شما یک هدف جدید و برنامه جدید دارید، اما چیزی که هستید را تغییر نداده اید.

داستان برایان کلارک، کارآفرینی از بولدر، کلرادو، مثال خوبی است. کلارک به من گفت: «ازوقتی یادم می‌آید، ناخن‌هایم را می جویدم. این به عنوان یک عادت عصبی از زمانی که من جوان بودم شروع شد، و سپس به یک عادت غیر بهداشتی تبدیل شد. یک روز تصمیم گرفتم از جویدن ناخن هایم دست بکشم تا زمانی که کمی رشد کنند. تنها از طریق اراده آگاهانه، موفق شدم این کار را انجام دهم.»

سپس، کلارک کار غافلگیرکننده ای انجام داد.

او گفت: «از همسرم خواستم برای اولین بار برایم نوبت مانیکور بگیرد. فکر من این بود که اگر برای نگهداری از ناخن‌هایم هزینه کنم، دیگر آنها را نخواهم جوید. واین کار جواب داد، اما نه به دلیل مالی. اتفاقی که افتاد این بود که  برای اولین بار انگشتانم واقعا زیبا شدند. مانیکوریست حتی گفت – با وجود جویدن – ناخن‌های واقعا سالم و جذابی دارم. ناگهان به ناخن هایم افتخار کردم. و اگرچه  هرگز چنین اشتیاقی را نداشتم، اما همه چیز تغییر کرد. از آن زمان هرگز ناخن هایم را نجویده ام. حتی به انها نزدیک هم نشدم و به این دلیل اکنون با افتخار از آنها مراقبت می کنم.”

شکل نهایی انگیزه درونی زمانی است که یک عادت بخشی از هویت شما شود. اینکه بگویم من ادمی هستم که فلان چیز را می خواهم بسیار متفاوت است با اینکه من ادمی با فلان شخصیت باشم.

هرچه نسبت به جنبه خاصی از هویت خود غرور بیشتری داشته باشید، انگیزه بیشتری برای حفظ عادت های مربوط به آن خواهید داشت. اگر به ظاهر موهای خود افتخار می کنید، انواع عادات را برای مراقبت و نگهداری از آن ایجاد خواهید کرد. اگر به اندازه عضله های خود افتخار می کنید، مطمئنا هرگز از تمرین هایتان دست نمی کشید . اگر به روسری‌هایی که می‌بافید افتخار می‌کنید، احتمالاً هر هفته ساعت‌های بیشتری را صرف بافتن خواهید کرد. هنگامی که غرور شما درگیرمی شود، برای حفظ عادت های خود با چنگ و دندان مبارزه می کنید.

 کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر pdf

تغییر رفتار واقعی تغییر هویت است. ممکن است به دلیل انگیزه یک عادت را شروع کنید، اما تنها دلیلی که به آن پایبند می مانید این است که بخشی از هویت شما شود. هر کسی می تواند خود را متقاعد کند که یک یا دو بار به باشگاه برود یا غذای سالم بخورد، اما اگر در پشت این رفتار باورخود را تغییر ندهد، به سختی می تواند به این تغییرات پایبند باشد. بهبودها فقط موقتی هستند تا زمانی که به بخشی از آنچه که هستید یعنی هویت شما تبدیل شوند.

هدف خواندن یک کتاب نیست، هدف کتاب خوان شدن است.

هدف شرکت درماراتن نیست، هدف دونده شدن است.

هدف یادگیری یک ساز نیست، هدف نوازنده شدن است.

رفتارهای شما معمولا بازتابی از هویت شماست. کاری که انجام می‌دهید نشان‌دهنده شخصیتی است که شما به آن باور دارید – چه آگاهانه و چه ناخودآگاه. تحقیقات نشان داده است که وقتی فردی به جنبه خاصی از هویت خود اعتقاد داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که مطابق با آن باور عمل کند. برای مثال، افرادی که به عنوان «رای‌دهنده » شناخته می‌شوند، نسبت به کسانی که صرفاً ادعا می‌کنند خواهان «رای دادن» هستند، احتمال بیشتری برای رأی دادن داشتند. به طور مشابه، فردی که ورزش را در هویت خود می گنجاند، مجبور نیست خود را متقاعد کند که تمرین کند. انجام کار درست آسان است. ، وقتی رفتار و هویت شما کاملاً در یک راستا قرار دارند، دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر  دیگر لازم نیست

دنبال تغییر رفتارخود باشید فقط بر اساس شخصیتی که باور دارید رفتار می کنید.

مانند بقیه ی جنبه های شکل گیری یک عادت، این مورد نیز یک شمشیر دو لبه است. هنگامی که همه چیز به نفع شماست ، تغییر هویت می‌تواند نیروی قدرتمندی برای بهبود خود باشد. با این حال، هنگامی که شرایط به ضرر شماست، تغییر هویت می تواند خیلی سخت باشد. زمانی که یک هویت را پذیرفتید، به راحتی می توانید اجازه دهید که وفاداری به آن بر توانایی تغییر شما  تأثیر بگذارد. بسیاری از مردم با پیروی کورکورانه از هنجارهای مرتبط با هویت خود،چشم هایشان را بسته اند .

“من در مسیریابی افتضاح هستم.”

“من آدمی نیستم که صبح زود بیداربشوم.”

“من در به خاطر سپردن نام افراد خیلی کم حافظه ام .”

“من همیشه دیر میرسم.”

“من با تکنولوژی میانه ی خوبی ندارم.”

“من در ریاضیات خیلی ضعیف هستم.”

. . . و هزاران مورد دیگر

وقتی داستانی را سال ها به خود تلقین کرده اید، به راحتی می تواند در شیارهای ذهن شما جای گیرد و آنها را به عنوان یک واقعیت پذیرفتید. با گذشت زمان، شما شروع به مقاومت در برابر اقدامات خاصی می کنید . با خود می گویید”من چنین کسی نیستم”. فشار درونی برای حفظ تصویر خود از خودتان و رفتاری مطابق با باورهای شما وجود دارد. شما هر راهی را که بتوانید برای جلوگیری از تناقض با خودتان پیدا میکنید.

هر چه یک فکر یا عمل عمیق تر به هویت شما گره خورده باشد، تغییر آن دشوارتر است. باور کردن آنچه فرهنگ شما به آن معتقد است (هویت گروهی) یا انجام کاری که از خودانگاره شما (هویت شخصی) حمایت می کند، حتی اگر اشتباه باشد، راحت است. بزرگترین مانع برای تغییر مثبت در هر سطحی – فردی، تیمی، اجتماعی – تضاد هویت است. عادت های خوب می توانند منطقی باشند، اما اگر با هویت شما تضاد داشته باشند، در عملی کردن آنها شکست می خورید.

هر روز ممکن است با عادت های خود کلنجار بروید زیرا خیلی سرتان شلوغ است یا خسته اید  یا بیش از حد مغزتان درگیر است یا صدها دلیل دیگر . با این حال، ، دلیل واقعی عدم رعایت عادت ها در درازمدت این است که تصور شما از خود مانع تغییر می شود. به همین دلیل است که نمی توانید به یک نسخه از هویت خود خیلی وابسته شوید. پیشرفت مستلزم فراموش کردن است. تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود مستلزم آن است که به طور مداوم باورهای خود را ویرایش کنید و هویت خود را ارتقا و گسترش دهید.

این ما را به یک سوال مهم می رساند: اگر باورها و جهان بینی شما نقش مهمی در رفتار شما دارند، در ابتدا از کجا می آیند؟ هویت شما دقیقا چگونه شکل می گیرد؟ و چگونه می توانید بر جنبه های جدیدی از هویت خود دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر کنید که در خدمت شما هستند و به تدریج  موانع پیش رویتان را از بین ببرید؟

فرآیند دو مرحله ای برای تغییر هویت

هویت شما در قالب عادت های شما ظاهر می شود. شما با باورهای از پیش تعیین دانلود رایگان کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر شده متولد نشده اید. هر باوری، از جمله باورهای مربوط به خودتان، از طریق تجربه آموخته و جلا داده می شود.

به طور دقیق تر، عادت های شما  تجسمی از هویت شما هستند . وقتی هر روز تخت خود را مرتب می کنید، هویت یک فرد منظم را تجسم می دهید. وقتی هر روز می نویسید، هویت یک فرد خلاق را نشان می دهید و وقتی هر روز تمرین می کنید، هویت یک فرد ورزشکار را .

هر چه بیشتر یک رفتار را تکرار کنید، هویت مربوط به آن رفتار را بیشتر تقویت می کنید. در واقع، کلمه هویت در اصل از ترکیب دو کلمه به معنای وجود و  مکرر گرفته شده است. هویت شما به معنای واقعی کلمه «هستی مکرر» شماست.

در حال حاضر، فقط به این دلیل هویت خودتان را باور دارید که مدرکی برای اثبات ان وجود دارد. اگر بیست سال هر یکشنبه به کلیسا بروید، شواهدی دارید که نشان می دهد مذهبی هستید. اگر هر شب یک ساعت زیست شناسی بخوانید، نشان می دهد اهل مطالعه هستید. اگر حتی زمانی که برف می بارد به باشگاه می روید، نشان می دهد به تناسب اندام متعهد هستید. هرچه شواهد بیشتری برای یک باور داشته باشید، قوی تر آن را باور خواهید کرد.

در اوایل دوران جوانی ام، خودم را نویسنده نمی دانستم. اگر از هر یک از معلمان دبیرستان یا استادان دانشگاه من بپرسید، به شما خواهند گفت که نهایتا یک نویسنده متوسط بودم : مطمئناً سرشناس نبودم. وقتی کار نویسندگی را شروع کردم، در چند سال اول هر دوشنبه و پنجشنبه یک مقاله جدید منتشر می کردم. با افزایش شواهد، هویت من به عنوان یک نویسنده رشد کرد در واقع  به عنوان یک نویسنده شروع نکردم فقط  با عادت هایم یکی شدم.

البته عادت‌های شما تنها اعمالی نیستند که بر هویت شما تأثیر می‌گذارند، اما به دلیل تکرار شدن زیاد معمولاً مهم‌ترین آنها هستند. هر تجربه‌ای در زندگی تصویر شما را از خودتان تغییر می‌دهد، اما دلیل نمی شود چون یک بار به توپ ضربه زدید شما خود را یک فوتبالیست بدانید یا با کشیدن یک عکس خود رایک هنرمند قلمداد کنید. اما با تکرار این اقدامات، شواهد جمع می‌شوند و تصویر شما از خود شروع به تغییر می‌کند. تأثیر تجربه‌های یک‌باره از بین می‌رود در حالی که تأثیر عادت‌ها با گذشت زمان تقویت می‌شود، به این معنی که فرایند شکل گیری هویت شما با توجه بهعادت‌هایتان صورت می گیرد . به این ترتیب، روند ایجاد عادت ها در واقع پروسه ی خود شدن است.

این یک تکامل تدریجی است. ما با یک بشکن و تصمیم به اینکه یک فرد کاملاً جدید باشیم تغییر نمی کنیم. ما ذره ذره، روز به روز، عادت به عادت تغییر می کنیم. ما به طور مداوم در حال ریز تکامل خود هستیم.

هر عادت مانند یک پیشنهاد است : “هی، شاید من این هستم.” اگر کتابی را تمام کردید، شاید از آن دسته افرادی هستید که مطالعه را دوست دارید. اگر به باشگاه می روید، شاید ورزش را دوست دارید. اگر نواختن گیتار را تمرین می کنید، شاید از آن دسته افرادی هستید که موسیقی را دوست دارید.

هر اقدامی که انجام می‌دهید، یک رای به نوع شخصیتی است دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  که می‌خواهید به آن تبدیل شوید. هیچ تک اقدامی باورهای شما را تغییر نمی دهد، اما با جمع شدن آرا، شواهد هویت جدید شما نیز افزایش می یابد. این یکی از دلایلی است که چرا تغییر معنادار نیاز به تغییر اساسی ندارد. عادت های کوچک می توانند با ارائه شواهدی از هویت جدید تفاوت معناداری ایجاد کنند. و اگر تغییر معنادار باشد، در واقع بزرگ است. این پارادوکس ایجاد پیشرفت های کوچک است.

با کنار هم گذاشتن همه اینها، می توانید ببینید که عادت ها مسیر تغییر هویت شما هستند. عملی ترین کتاب چگونه با هرکسی صحبت کنیم راه برای تغییر شخصیت خود این است که کاری را که انجام می دهید تغییر دهید.

هر بار که یک صفحه می نویسید، یک نویسنده هستید.

هر بار که ویولن تمرین می کنید، یک نوازنده هستید.

هر بار که تمرینی را شروع می کنید، یک ورزشکار هستید.

هر بار که کارکنان خود را تشویق می کنید، یک رهبر هستید.

هر عادت نه تنها نتیجه می دهد بلکه چیز بسیار مهمتری را به شما می آموزد: اعتماد به خود. شما شروع به باور می کنید که واقعاً می توانید این چیزها را به انجام برسانید. وقتی آرا افزایش می یابد و شواهد شروع به تغییر می کنند، داستانی که برای خود تعریف می کنید نیز شروع به تغییر می کند.

البته برعکس هم عمل میکند هر بار که انتخاب می کنید یک عادت بد را انجام دهید، رای به آن هویت است. خبر خوب این است که شما نیازی به کامل بودن ندارید. در هر انتخاباتی قرار است به هر دو طرف رای داده شود. برای پیروزی در انتخابات نیازی به رای وحدت رویه ندارید. شما فقط به اکثریت نیاز دارید فرقی نمی کند که چند رای به یک رفتار بد بدهید یا یک عادت غیر سازنده. هدف شما صرفاً برنده شدن در اکثر مواقع است.

کتاب عادت های اتمی pdf

هویت های جدید نیازمند شواهد جدید هستند. اگر به همان آرایی که همیشه داده اید ادامه دهید، همان نتایجی را خواهید گرفت که همیشه داشته اید. اگر رای شما تغییر نکند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.

این یک فرآیند دو مرحله ای ساده است:

1. نوع فردی را که می خواهید باشید تعیین کنید.
2. با بردهای کوچک آن را به خود ثابت کنید.

ابتدا تصمیم بگیرید که می خواهید چه کسی باشید. این در هر سطحی صادق است – به عنوان یک فرد، به عنوان یک تیم، به عنوان یک جامعه، به عنوان یک ملت. برای چه چیزی می خواهید بایستید؟ اصول و ارزش های شما دانلود کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر ترجمه فارسی  چیست؟ دوست دارید چه کسی شوید؟